اگر ریشه داشته باشی دوباره برخواهی خواست

ریشه هایم مرا به سوی نور هدایت می کنند نمی دانم چرا ولی آنها خوب می دانند

برهانم از این ماندن تلخ

بوسه به کدامین خاک زنم آنچنان که خالی از بودنم

دست و دلم سوی دگر عقل گران نیز هم سوی دگر کشد مرا

ایستاده ام اما به سوی تو می کنم ذره ذره کوچ

سوختن سرآغاز رویش دوباره است

اشتیاق پر کشیدن امروز در انجمن فردا شعله ور خواهد شد

از ریشه ای که دراین خاک خشکیده دوانده ام به خود می پیچم

بارها گفته ام و بار دگر می گویم که من دلشده این ره نه به خود می پویم من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست که از آن دست که او می کشدم می رویم

می گردم و از کرده خود دلشادم

قفسی ساخته اند از بدنم

قفسی ساخته اند از بدنم

آگاهی از اخبار گالری